سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، بخشندگان را دوست می دارد؛ پس دوستشان بدارید و بخیلان را دشمن می دارد؛ پس دشمنشان بدارید [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
پرستوی مهاجر
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اشعاری در پاسخ به شطحیات نجفی...

 

شعر دوبیتی در پاسخ به اهانت شاهین نجفی

 

این دو دوبیتی در پاسخ به اهانت شاهین نجفی به مولایم سروده شدند، بی‌تردید یاوه‌گویی‌های امثال این کرکس صفت بر روشن‌تر شدن ناب‌ترین حقیقت عالم یعنی گوهر ولایت خواهد انجامید... ولایت خورشید عالم تابی است که کوران عالم نه که نخواهند بلکه نمی‌توانند نور آن را درک کنند... صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ...

شاهین نجفی! ای کلاغ مردار خوار و ای سگ دست‌آموز بیگانه! شیعه در انتظار فرا رسیدن مرگ تو لحظه شماری می‌کند... تفنگی به دست ندارم اما به گلوله‌ی شعر و به تفنگ قلم سینه‌ی فاسد تو را هدف قرار می‌دهم و به امید گرفتار شدنت در پنجه‌های تیز انتقام مرگ نفس می‌کشم...


ای خصم بمان منتظر قاتل جانت

ای کور ببند فاسد و گندیده دهانت

این تیر رها سوی تو شد، کرکس یاغی

بیهوده گریزی، ندهد هرگز امانت

 

شاهین تو نه‌ای، کرکس کوری

درگیر خودی، مست غروری

تو زنده نه‌ای، مرده‌ی شیطان

فاسد جسدی، لایق گوری



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدمهدی محمدی ( سه شنبه 91/2/26 :: ساعت 9:7 عصر )

»» لب تشنه ی لطف...

 

شعر رحمت الهی تسبیح حمد

 

ما مردگانیم، ای جانِ جانان

وامنده‌گانیم، مقصودِ پاکان

بارانِ عشقت، روزیِ ما کن

ما تشنه‌گانیم، در این بیابان

کاهیم و کوهی، هیچیم و هستی

تن را تو جان و، روحی تو یزدان

آتش گرفته، این دل ز عشقت

سوزم بیفزا، ای شمسِ تابان

ای ذکرِ بر لب، ای جوشِ در دل

رویِ تو پیدا، ای رازِ پنهان

محبوبِ جابر، محمودِ حمزه

معشوقِ میثم، معبودِ سلمان

لطفِ تو افزون، جرمِ من اکنون

جانا ببخشا، توّابِ رحمان

لایق به مهرت، مهدی نباشد

ما را فنا کن، در مهرِ خوبان...


 شعر رحمت الهی تسبیح حمد خدا

پانوشت:

1- در مورد بیت سوم از پایین:

جابر بن عبدالله انصاری از صحابی‌های بزرگ پیامبر (ص) بودند، ایشان اولین بار در اسلام قبر امام حسین را در چهلم وی زیارت کرد و سلام پیامبر (ص) را به امام باقر (ع) فرستاد.

حمزه بن عبدالمطلب که به لقب اسدالله و سیدالشهدا نیز معروف بود، عموی حضرت محمد (ص) بود. حمزه در نبرد احد در 15 شوال سال سوم هجری به دست وحشی ابن حرب، برده حبشی، و به دستور هند، همسر ابوسفیان، به شهادت رسید.

میثم تمار فرزند یحیی از یاران امام علی، وی ده روز قبل از ورود امام حسین به عراق، توسط عبیدالله بن زیاد دستگیر شد و به همان نحوی که امام علی علیه السلام خبر داده بود به شهادت رسید.

سلمان فارسی یا روزبه از صحابه ایرانی مشهور حضرت محمد(ص) بود که پیامبر (ص) او را از اهل بیت خود خواند.

2- استارت این شعر بعد از نماز ظهر زده شد!

3- یه بیت از صائب تبریزی:    چنین که طبع ما را بلند ساخته‌اند   عجب که مطلب ما در جهان شود پیدا

4- این بیت رو چند مدت پیش سرودم ولی فقط تو بخش نظرات آورده بودمش، عده‌ای! ازش خوششون اومد فکر کردم اینجا ذکرش کنم بد نیست، ظرفیت ضرب المثل شدن داره! :) البته بر وزن شعری از حافظ هست:

گر نکته دان و رندی    یکفی بک الاشاره

5- خدایا من چطور شکر اینهمه نعمتت رو بجا بیارم!؟

6- وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا

7- این خلبان کیه؟ بغل این گوسفندا چیکار میکنه؟

پسر بچه کودک خلبان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدمهدی محمدی ( پنج شنبه 91/1/17 :: ساعت 11:24 عصر )

»» نجوای من و دل...

 

شعر نجوای من و دل انتظار

 

به کجا می‌روی ای دل، اندکی تدبیر کن 

چاره‌ای جو، فکرِ نوری در دلِ شبگیر کن

دل بگفتا مهدیا من عاشق و آواره‌ام

از همان روزی که گل را دیده‌ام بیچاره‌ام

هاجرم من، هجرِ یارم قاتلِ جان من است

یوسفم گم کرده‌ام، کو شاهِ کنعان من است

من زبونم عاجزم، در جمعِ یاران بی کسم

بی گلِ آل نبی، من کس نی‌ام، خار و خسم

از همان روزی که گشتم بر درِ این انجمن

تا نبینم روی یارم گرچه باشم در وطن

من غریبم بی‌کسم جز عشقِ او درمان ندارم

گشته‌ام خوار و زبون جز وصلِ او سامان ندارم

من بگفتم کی دلا این شکوه‌ها را کن رها

شکر حق کن، یار ما گردد، گشاید کارها

تا بود زهرا تو را مادر، ز غم‌هایت چه باک

تا بود ثامن عزیزت از غریبی‌ها چه باک

دست مولا، جانِ مادر گشته اکنون حامی‌ات

عشقِ زهرا بر تو ای خمار، گشته ساقی‌ات

حافظ از درد من و تو جانِ جانان، آگه است

بشنو این بیتش که درمانِ تو بر این درگه است

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور...


شعر نجوای من و دل انتظار بقیع

پانوشت:

1- این شعر هم بعد نماز صبح امروز سروده شد فکر کنم صبح بعد نماز بازدهی مغزم بیشتره!

2- فکر میکنم وزن همه‌ی ابیات درسته ولی خوب تازه کاریم دیگه به لحاظ معنایی معایبی داره کاریش نمیشه کرد...

3- رهی معیری، حافظ و صائب تبریزی شعرای محبوب من هستند البته شاید چون بیشتر از بقیه اشعارشون رو میخونم اینطوریه.

4- امام حسن علیه‌السلام: بخشش بدون درخواست بزرگترین شرافت است. 

5- یه بیت زیبا از حافظ:   ما در درون سینه هوایی نهفته‌ایم   بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدمهدی محمدی ( پنج شنبه 91/1/17 :: ساعت 11:5 صبح )

»» دو جفت دوبیتی!

ابیاتی پراکنده سرودم. گفتم روی وبلاگ قرار بدم بد نیست!

بود زینت به نزد زن، امانت 

مکن جانم امانت را خیانت

بیا خواهر ز زهرا پیروی کن

میفکن خویشتن اندر ضلالت 

حجاب زینت زن شعر دوبیتی


شادیِ جانِ عاشقان، قرآن است بی گمان 

لطف خدا به مسلِمان، قرآن است بی گمان

خار به چشم کافران، نور به قلب مومنان

راهنما به هر زمان، قرآن است بی گمان


شعر دوبیتی قرآن


ای در این شبگیرِ غم بیدار ما

ای نشانده شادی بر رخسار ما

من غلام و تابع دربار تو

ای همیشه سرور و سالار ما


 ××××××××


مو چون مجنون غم لیلی کشیدم

کسی زیباتر از مولا ندیدم

مو چون در خدمتِ آل حبیبم

مو هر جام بلا را سر کشیدم


امام رضا شعر دوبیتی

پانوشت:

1- شک گذرگاهی خوب و ایستگاهی کشنده است.

2- پراکندگی ابیات حکایت از پراکندگی افکارم دارد!

3- نظرات گروهی رو با اجازه حذف می‌کنم...

4- خداوند، شخصِ آزرمگینِ بردبارِ عفیفِ خودْ نگهدار را دوست دارد. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

5- اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل و فرجهم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدمهدی محمدی ( جمعه 91/1/11 :: ساعت 11:0 صبح )

»» اول شناخت، سپس ازدواج!

پیشنیاز ازدواج دوست داشتن دل قلب


مطابق آمار رسمی سازمان ثبت احوال کشور نسبت آمار ازدواج به طلاق در نه ماهه اول سال 1390 رقمی معادل 6.7 است و تقریبا می‌توان گفت در این مدّت به ازای هر شش و نیم ازدواج یک مورد طلاق صورت گرفته و به نظر می‌رسد آمار یادشده برای کشوری که بیش از 99 درصد جمعیت آن را مسلمین تشکیل می‌دهند آمار جالب و قابل قبولی نیست. مطمئناً عامل اصلی بالا بودن آمار طلاق در کشور را می‌توان عدم آگاهی پیش از ازدواج زوجین و سرسری گرفتن این امر مهم در ابتدای کار دانست؛ چرا که به قول شاعر خشت اوّل گر نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج! بر همین اساس و برای آنکه ما تأخری برای خود اندوخته باشم! بر آن شدم تا اطلاعات کمی که خود در زندگی کسب کرده‌ام و به صورت عملی اجرا کرده‌ام را در قالب این مقاله کوتاه خدمت دوستان ارائه کنم.

خودشناسی لازمه‌ی ورود به عرصه ازدواج 

اصولا برای طی یک مسیر با سه سوال اساسی روبرو هستیم. این سه سوال عبارت اند از: 1- کجا هستم؟ 2- به کجا می‌خواهم بروم؟ 3- چگونه و از چه مسیری باید حرکت کنم؟ جواب سوال دوم در زمینه ازدواج اظهر من الشمس است! و سوال سوم هم جای بحث و بررسی فراوان دارد که از حوصله این متن خارج است. در واقع قصد ما در اینجا بیشتر پاسخگویی کوتاه و عملی به سوال اول است. هر کس برای آنکه وارد عرصه‌ای خاص شود و یا اینکه کار خاصی را شروع کند می‌بایست اول به داشته‌های خود نگاه کند و در واقع بدون در نظر گرفتن داشته‌هایمان امکان وصول به مقصد وجود نخواهد داشت. فرض کنید قصد دارید یک سفر ده روزه را شروع کنید! چه کارهایی را انجام خواهید داد؟ آیا برای طی مسیر داشته‌های خود را بررسی نمی کنید؟ آیا وسیله‌ی نقلیه‌ی خود را چک نخواهید کرد؟ بدون شک آغاز یک مسافرت طولانی بدون بررسی داشته‌ها و مهیا ساختن مقدمات، کاری غیرعقلانی و حتّی خطرناک است! حال چگونه می‌توان ورود به عرصه‌ی ازدواج که طی مسیری به طول یک عمر و به قیمت سعادت و یا شقاوت ابدی است را بدون طرح و برنامه آغاز کرد؟ اینها سوالاتی اساسی هستند که متأسفانه عده‌ی زیادی از قرار دادن خود در برابر آن ابا می‌کنند و همین امر سبب می‌شود بیش از نیمی از ازدواج‌ها یعنی حدوداً 53 درصد منجر به طلاق عاطفی شود!

من که هستم؟

برای رسیدن به خودشناسی لازم است نخست خود را در آینه‌ی دیگران دید! لیستی از دوستان و دشمنان و نزدیکان و دوران خود را تهیه کنید! و از همه‌ی آنها بخواهید در مورد صفات اخلاقی خوب و بد شما فکر کنند و لیستی از ویژگی‌های اخلاقی مثبت و منفی شما را تهیه کنند و برای آنکه لیست یادشده کامل تر شود برای افراد تشویقیه پیشنهاد کنید! مثلاً اینکه که خود شما همین کار را برای آنها انجام خواهید داد. لیست صفات را جمع آوری کنید و در یک لیست جداگانه صفات را به ترتیب از صفاتی که بیشتر مورد تأکید قرار گرفته به صفاتی که کمتر از سوی دیگران ذکر شده مرتب کنید. البته این لیست باید به تفکیک صفات مثبت و منفی تنظیم شود. خودتان هم صفات مثبت و منفی که از خود سراغ دارید را یادداشت کنید و به لیست قبلی اضافه کنید. حال به خود قول دهید که برای از بین بردن و یا دست کم کم‌رنگ کردن صفات منفی خود وارد عمل شوید و صفات مثبت خود را قوام ببخشید. بازخورد اعمال خود در اجتماع را بررسی کنید و سعی کنید لیست یادشده را هفته به هفته تکمیل کنید. به یاد داشته باشید که لیست یادشده را باید در جلسه‌ی دوم یا سوم خواستگاری به فرد مورد نظر خود ارائه کنید. البته چند نکته حائز اهمیّت در اینباره وجود دارد که ذکر آنها الزامی به نظر می رسد: 1- صداقت از ارکان اصلی ازدواج و زندگی سالم است، هرگز از این اصل سرپیچی نکنید. 2- لیست یاد شده به هیچ وجه جایی برای ذکر خطاهای گذشته‌ی شما ندارد البته به شرطی که واقعاً آنها را کنار گذاشته باشید. 3- سعی نکنید به بهانه صداقت حس بدبینی فرد مورد نظر خود را تحریک کنید، میانه‌روی را فراموش نکنید.

فرد مورد نظر من کیست؟

علاوه بر لیست یاد شده یک لیست دیگر از صفات اخلاقی که دوست دارید همسر آینده‌تان داشته باشد، بعلاوه لیست صفاتی که از آنها متنفرید و دوست ندارید همسر آینده‌تان متصف به آنها باشد، را مهیا کنید. این لیست را می‌بایست در جلساتی که با فرد مورد نظر خود صحبت خواهید کرد مطرح کنید. صفاتی که دوست دارید همسر آینده‌تان داشته باشد را همیشه پیش چشم خود داشته باشید و آنها را زندگی کنید و تلاش کنید صفاتی که دوست ندارید همسر آینده‌تان داشته باشد را اگر خودتان متصف به آنها هستید از زندگی خود حذف کنید. بنا بر تعالیم دینی این امر کمک شایانی در رسیدن به زندگی ایده‌آل شما خواهد کرد چراکه بنابر فرموده خداوند در قرآن کریم:

"الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُوْلَئِکَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ" "زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلّق دارند؛ و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکند! اینان از نسبتهاى ناروایى که (ناپاکان) به آنان مى‏دهند مبرّا هستند؛ و براى آنان آمرزش (الهى) و روزى پرارزشى است!"

و به قول مولوی:

خوب خوبی را کند جذب این بدان 

طیبات و طیبین بر وی بخوان

در جهان هر چیز چیزی جذب کرد

گرم گرمی را کشید و سرد سرد

قسم باطل باطلان را می‌کشند

باقیان از باقیان هم سرخوشند

ناریان مر ناریان را جاذب‌اند

نوریان مر نوریان را طالب‌اند


کاریکاتور سوالات خواستگاری ازدواج

چه سوالاتی بپرسیم؟

پیش از رفتن به خواستگاری فرد مورد نظرتان لیستی از موضوعاتی که برایتان اهمیت بالایی دارند را آماده کنید و سپس سؤالاتی در مورد آنها آماده کنید تا در جلسات خواستگاری از فرد مقابل بپرسید. برخی نکات وجود دارند که باید در سوالات مد نظر قرار بدهید از جمله اینکه سؤالات را به ترتیب اهمیّت مرتّب کنید و از فرد مورد نظرتان هم بخواهید همین کار را انجام دهد؛ این امر باعث می‌شود به دیدی هرچند جزئی از شخصیت فرد مقابل برسید. سعی کنید حتّی‌الامکان از پرسیدن سوالات کلّی خودداری کنید مثلا پرسیدن این سؤال که آیا دین‌دار هستید؟ غلط است و بهتر است برای پی بردن به میزان دینداری، فرد را در موقعیت قرار دهید مثلا بپرسید اگر موقع نماز مادر خانواده شما را به سر سفره دعوت کند چه می کنید؟ با طرح این سوال می‌توانید علاوه بر پی بردن به میزان دینداری فرد به جنبه‌های دیگری از شخصیت فرد دست یافت. نکته‌ی دیگر اینکه از پرسیدن سؤال‌هایی که برایتان اهمیت چندانی ندارند خودداری کنید و به جای آن بر روی سؤالات اصلی خود تمرکز کنید.

کارت زرد، کارت قرمز

تعداد تقریباً 10 صفت از صفاتی که پذیرش وجودشان در فرد مورد نظر برایتان مشکل است را بنویسید، اگر تعداد بالای سه صفت از این اوصاف در فرد مورد نظر وجود داشت احتمالاً گزینه‌ی مناسبی را نیافته‌اید؛ البتّه در نوشتن این صفات بایستی دقّت بالایی به خرج داد! تعداد پنج صفت از اوصافی که وجودشان در فرد مقابل برایتان واقعاً غیرقابل پذیرش است را یادداشت کنید؛ در صورتی که یک صفت از این اوصاف در فرد مقابل وجود داشت ازدواج با این فرد به شکست خواهد انجامید. باز هم تکرار می‌کنم لیست را باید به نحوی تنظیم کنید که وجودشان در فرد واقعاّ برایتان غیرقابل تحمل باشد! بدون شک این دو لیست برای هر فرد متفاوت خواهد بود به عنوان مثال نخواندن نماز اول وقت برا بنده کارت زرد و کامل نبودن حجاب کارت قرمز محسوب می‌شد.

جمع‌بندی کنید!

این بحث البته با تیتر مقاله همخوانی ندارد ولی بدون ذکر آن به نظر می‌رسد بحث ابتر باقی می‌ماند! با بررسی صفات خوب و بد و پاسخ‌هایی که به سوالاتتان داده شده و حتی سوالاتی که از شما پرسیده شده با یک فرد آگاه و با درک مشورت کنید و سپس با خودتان خلوت کنید و ببینید آیا فرد مورد نظر بالای هفتاددرصد ویژگی‌ها و صفات مورد نظر شما را داراست؟ اگر اینچنین بود وارد مرحله‌ی بعد که همانا شنیدن نجوای دل است شوید!

نجوای دلتان را بشنوید...

به نظر بنده در واقع آخرین و مهم‌ترین مرحله انتخاب شما گوش دادن به حرف دلتان است. ببینید آیا در حین مصاحبت با فرد مورد نظر شوق و ذوق ادامه صحبت کردن با فرد در دلتان ایجاد می‌شود؟ آیا از اینکه با فرد مورد نظرتان صحبت می کنید احساس دلشادی می کنید و اشتیاقی به تکرار دیدار با فرد مقابل در شما ایجاد می‌شود؟ این شوق در واقع متأثّر از عوامل متعددی از جمله خانواده فرد، مباحث مطروحه، چهره‌ی وی و حتی لحن و تن صحبت کردن او و... است. اگر این شوق در وجود شما ایجاد نمی‌شود اما تنفر و دلسردی هم ایجاد نمی‌شود سعی کنید جلسات را ادامه دهید تا به یکی سوق پیدا کنید، اگر از صحبت با فرد دلسرد می‌شوید از ادامه روابط با فرد جداً بپرهیزید و اگر از همنشینی با فرد مورد نظرتان دلگرم و شاد می‌شوید... زندگی خوب وخوشی را برایتان آرزو می‌کنم!


حلقه ازدواج خواستگاری پیشنیاز

پانوشت:

1- پیامبراکرم (ص): انسان مسلمان بعد از اسلام از هیچ فایده‌ای بهره‌مند نشد که بهتر از داشتن همسر شایسته باشد، که هرگاه به او نگاه کند شاد شود و وقتی که به او امر کرد او اطاعت کند و وقتی که غایب شد همسرش او را در مورد رعایت عفت خانواده حفظ کند و از مال او نگهداری نماید.

2- صفحه اینترنتی آمار رسمی طلاق سازمان ثبت احوال کشور:

http://www.sabteahval.ir/default.aspx?tabid=4760

3- صداقت به زندگی قوام می‌ده.

4- اگر مقاله براتون مفید بود به صلواتی مصلحت این حقیر رو از درگاه ایزد منّان طلب کنید.

5- دانلود مجموعه کاریکاتورهایی با موضوع ازدواج که شخصا گردآوری کردم:

http://www.4shared.com/zip/w9T9_7OS/file.html

6-خیلی شعر گذاشتم گفتم یک متن تحلیلی هم بنویسیم بد نیست!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدمهدی محمدی ( یکشنبه 91/1/6 :: ساعت 3:3 عصر )

<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بریده ام ..
یک شعر از استاد فاضل نظری
حاشیه ای بر دیدار یار...
چشم مشکین
نخل سوخته (عکس)
درمانی کو؟
چاره ی دل
آتشدان عشق
چهار دوبیتی یک نیایش...
بزم شاهانه ما...
اشعاری در پاسخ به شطحیات نجفی...
لب تشنه ی لطف...
نجوای من و دل...
دو جفت دوبیتی!
اول شناخت، سپس ازدواج!
[همه عناوین(39)]

>> بازدید امروز: 32
>> بازدید دیروز: 16
>> مجموع بازدیدها: 141451
» درباره من

پرستوی مهاجر
محمدمهدی محمدی
بسم الله الرحمن الرحیم "وَمَن یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی الأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَةً وَمَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ وَکَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا" نامم مهدی است اما مهدی‌وار نزیسته‌ام... مادرم فاطمه است لکن در این آشفته‌ بازار دست محبتش را رها کرده و در شلوغی دنیا گمشده‌ام... بارها خدمت مولایم ثامن الٱمه مشرف شده‌ام اما گویی لیاقت آهوی مولا شدن را هم ندارم... پس می‌نویسم به قصد قربت که شاید باقیاتی باشد از برای روز وعده داده شده که سخت از بی‌توشگی‌ام پریشانم...

» پیوندهای روزانه

از تو بعـــید بود که بر مــن جفــــا کنی [25]
نامه ای به همسرم [51]
این روزهای من... [17]
آدم ها و حواها!! [14]
اندر حکایت عروسی قوم و خویش... [26]
بهتر ‌‌‌از کیمیا "مرحوم نخودکی" [14]
من یک زن هستم.... [34]
[آرشیو(7)]

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
ساعت یک و نیم آن روز
جاده خاطره ها
سلمان علی ع
بوی سیب
ســــــــــــــ ا مـــــ ع ســـــــــــــ و م
یادداشتهای فانوس
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
مهاجر
گلابی نباشیم!
امید انتظار من
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
اخراجیها
مهدی چراغ‌زاده
اهالی اوسط
مهدی یاران
صل الله علی الباکین علی الحسین
پر شکسته
بر و بچه های ارزشی
مناجات با عشق
تَرَنّم عفاف
دانشجوی چابهار (ابراهیم جعفری)
مجنونـ نیامدنی استـــــ (محمد بوتیمار)
حقیقت تلخ (انجمن اسلامی دانشجویان چابهار)
حاج آقا مسئلةٌ
آسمونی تا بینهایت...(علیرضا جلولی)

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان